وقتی افغان‌ها ایرانیان را غافلگیر می‌کنندنگاهی به نقش نمایشگاه «تهران-کابل: بازخوانی دو پایتخت» بر تغییر ذهنیت‌ها درباره به افغانستان

وقتی افغان‌ها ایرانیان را غافلگیر می‌کنند

نگاهی به نقش نمایشگاه «تهران-کابل: بازخوانی دو پایتخت» بر تغییر ذهنیت‌ها درباره به افغانستان

سه عکاس حاضر در نمایشگاه «تهران-کابل: بازخوانی دو پایتخت» معتقدند که برگزاری چنین رویدادهای هنری می تواند در شناخت فرهنگ دو کشور موثر باشد و مردم را با جلوه‌های تازه‌ای از زندگی در افغانستان آشنا کند.

مهدی درستی: تاریخ روابط ایران و افغانستان به سال‌های خیلی دور باز می‌گردد، روابطی که بالا و پایین زیاد داشته و درش همیشه روی یک پاشنه نچرخیده است. اما هنر و هنرمندان حلقه وصل هر جامعه‌ای به مردم دیگر جوامع هستند، زبان هنر زبان مشترک همه انسان‌هاست و می‌تواند تمام درهای بسته را باز کند.

این روزها نمایشگاه عکسی تحت عنوان «تهران-کابل»: بازخوانی دو پایتخت» در گالری شلمان میزبان هنردوستان است، این نمایشگاه که دربردارنده آثار ۱۲ عکاس ایرانی و ۱۲ عکاس افغان است.

در این نمایشگاه عکاسان از نگاه خود به موضوع تهران و کابل پرداخته‌اند و تصاویر ماندگار و جالب توجهی را خلق کردند.

برگزاری این نمایشگاه فرصتی را برایمان فراهم کرد تا درباره تاثیر چنین رویدادهای هنری در تقویت روابط کشورها و همچنین تغییر نگاه جامعه به کشور افغانستان گفت وگو کنیم.

تلاشی برای آشنایی هنرمندان ایرانی و افغان

پژمان دادخواه عکاسی است که برگزارکننده این نمایشگاه بوده است، او چنین رویدادهای هنری را در تعمیق روابط بسیار موثر می‌داند و می‌گوید: «نمایشگاه «تهران-کابل: بازخوانی دو پایتخت» همانطور که از نامش پیداست درباره دو شهر و پایتختی صحبت می‌کند که از لحاظ فرهنگی خیلی دور نیستند و هم راستا و هم سنگ هستند. اصطلاح بازخوانی دو پایتخت را برای آن به کار بردیم تا آثار نمایشگاه از حالت گزارش‌گونه و کلیشه‌ای خارج شود زیرا که پیش از این چنین نمایشگاه‌هایی با محوریت افغانستان و ایران برگزار شده بود.»

او می‌افزاید: «سعی ما بر این بود که در این نمایشگاه جلوه‌ای متفاوت از هنر عکاسی با موضوع تهران و کابل را به نمایش بگذاریم و به همین منظور از دریافت‌های شخصی عکاسان در قالب یک فریم عکس که گویای همه چیز است استفاده کردیم.»

دادخواه درباره اینکه چطور می‌توان از طریق هنر، مردم یک جامعه را با فرهنگ جوامع دیگر آشنا کرد، توضیح می‌دهد: «زبان هنر، زبان خیلی قوی است، زبانی قوی برای بیان اندیشه‌ها، آداب و رسوم و رویکردهاست و عکاسی به واسطه تصویر محور بودن می‌تواند بسیار تاثیرگذارتر از سایر هنرها در این زمینه باشد.
جدای از دغدغه‌هایی برای آشنایی مردم دو کشور با فرهنگ هم، تلاش کردیم تا زمینه‌ای را برای همکاری و آشنایی هنرمندان هم ایجاد کنیم.»

این عکاس درباره چگونگی دعوت از هنرمندان بیان می‌کند: «سعی کردیم از اساتید پیشکسوت و با سابقه ایرانی دعوت کنیم تا ضمن انتقال تجربیات گران‌بهایشان برکت نمایشگاه باشند و در کنارشان از جوانانی دعوت به عمل آوردیم که آثاری تازه با ایده‌هایی نو و جذاب خلق کرده بودند که برای مخاطبان
تازگی و جذابیت داشت.»

دادخواه اثر خود در این نمایشگاه را اینطور توصیف می‌کند: «من به شخصه به عکاسی مفهومی بسیار علاقه‌مندم و سعی کردم که ایده‌ای را در ذهنم بپرورانم و به آن مدت‌ها فکر کردم و پس از پخته شدنش شروع به عکاسی
هدایت شده کردم تا آنکه سوژه موردنظرم را توانستم به ثبت برسانم.»

او می‌افزاید: «هنرهای مفهومی در کنار ایده هنرمند برداشت‌های متفاوتی دارد و هر مخاطبی بنا به شیوه خود از آثار برداشت‌های متفاوتی می‌کند.»

این نمایشگاه می‌گویید بیایید دیدگاهتان را تغییر دهید

فاطمیا حسینی، عکاس افغانی که سال‌ها در ایران زندگی کرده دیگر هنرمندی است که در نمایشگاه «تهران-کابل: بازخوانی دو پایتخت» اثری را به نمایش گذاشته است و اعتقاد دارد که با برگزاری این رویدادهای هنری مشترک می‌توان این انگیزه را برای هنرمندان مهاجر ایجاد کرد تا خود را معرفی کنند.

حسینی با بیان اینکه اشتراکات دو کشور برایش یک دغدغه ذهنی بوده است، می‌گوید: «همیشه به المان‌های مشترک دو کشور فکر می‌کنم و این مسئله برایم چالش برانگیز است، تقابل هنرمندان دو کشور یک فریاد و صحبت جدی در خود دارد و آن هم این است که بیایید دیدگاه خود را تغییر دهید، همه چیز آنچه شما فکر می‌کنید نیست.»

او ادامه می‌دهد: «من چون همیشه بین کابل و تهران در تردد هستم و تجربه زیسته‌ای از هر دو شهر دارم، فکر کردم که با انجام این حرکت فرهنگی می‌توان در تغییر دیدگاه و تفکر مردم دو کشور نسبت به هم تغییر ایجاد کرد.»

این عکاس درباره اثری که در این نمایشگاه به تماشا گذاشته است، توضیح می‌دهد: «من تصویری از کاخ دارالامان در کابل را ثبت کرده‌ام که تخریب شده و این کاخ برای من المانی از شهر کابل است که نابود شده است ولی همچنان سرپاست و در حال زندگی است، در واقع این کاخ برایم نماد زخم‌هایی است که در طول این سال‌ها بر پیکر کابل نشسته است. البته این کاخ از سال ۲۰۱۶ به علت بازسازی دیگر قابل رویت نیست و این عکسی که سال ۲۰۱۵ از این کاخ گرفتم به نحوی آخرین تصویر از کاخ قبل از بازسازی است.»

حسینی نظرش را درباره نقش و تاثیر این نمایشگاه بر تغییر ذهنیت مخاطبان درباره افغانستان و زندگی که در آن جریان دارد، اینطور بیان می‌کند: «فکر می‌کنم اینکه بخواهیم از چالش‌های مهاجران و اینکه چگونه هستند صحبت کنیم دردی را دوا نمی‌کند. این فعالیت‌های فرهنگی می‌تواند بسیار تاثیرگذارتر از این صحبت‌ها باشد و با حتی یک عکس می‌توان تفکر یک مخاطب را نسبت به افغانستان و یا هر کشور دیگری تغییر داد.»

او با اشاره به اینکه برگزاری چنین برنامه‌های فرهنگی بر حضور پرشورتر هنرمندان افغان تاثیر می‌گذارد، توضیح می‌دهد: «برگزاری چنین رویدادهای هنری مشترکی به نظرم اتفاق خوبی است، در گذشته سال‌هایی بود که به دانش آموزان افغان اجازه حضور در کنکور نداشتند و هنرمندان افغان هم اجازه فعالیت پیدا نمی‌کردند و اگر هم که کاری می‌کردند مورد توجه قرار نمی‌گرفت. اگر امکان فعالیت هنرمندان مهاجر در کشور ایجاد شود مطمئنا شاهد اتفاقات هنری بسیار خوبی خواهیم بود.»

حسینی درباره مشکل بزرگی که هنرمندان افغان در ایران دارند هم اضافه می‌کند: «بستر نمایش و اطلاع رسانی مهم‌ترین معضلی است که با آن درگیر هستند، خیلی از هنرمندان افغان فکر می‌کنند که پروسه انجام یک حرکت فرهنگی بسیار سخت است یا با ممنوعیتی همراه خواهد بود و به همین دلیل آثارشان را عرضه نمی‌کنند. برگزاری چنین رویدادهایی می‌تواند در این زمینه بسیار موثر باشد.»

از فرهیختگی و کاربلدی افغان‌ها به وجد می‌آییم

علی مزارعی مدیر گالری شلمان که یکی از هنرمندان حاضر در این نمایشگاه است و عکسی از خانه پدری‌اش را به نمایش گذاشته است، او درباره این اثر می‌گوید: «این عکس را امسال از خانه قدیمی پدری‌مان گرفتم که همچنان موجود است و تغییری نکرده است، در این خانه آن حالت سرزندگی که خانه‌های قدیمی دارند به چشم می‌آید، سرزندگی که پس از استقلال اعضای خانواده کمرنگ می‌شود و خانه را به مکانی پر از خاطره و وسایلی خاطره انگیز بدل می‌کند.»

او درباره حضور عکاسان افغان در کنار عکاسان ایرانی توضیح می‌دهد: «همواره ایران و افغانستان از گذشته تا به امروز تبادل فرهنگی باهم داشتند و مردم ما با آن‌ها زندگی کرده‌اند. وقتی ما از نزدیک هنرمندان افغان را می‌بینیم، ذهنیت‌مان نسبت به آن‌ها تغییر می‌کند و از فرهیختگی و کار بلدی‌شان به وجد می‌آییم.»

مزارعی نظرش را درباره آثار حاضر در این نمایشگاه اینطور بیان می‌کند: «به عنوان کسی که مستندهای افغانستانی زیادی را دید‌ه است می‌گویم که عکس‌ها همان جلوه‌هایی از افغانستان است که با آن در طول این سال‌ها آشنا شده‌ایم ولی در برخی از آثار صحنه‌هایی متفاوت و تازه را می‌توان دید.»

این هنرمند درباره معرفی فرهنگ ناشناخته کشورها با برگزاری چنین نمایشگاه‌های هنری می‌گوید: «درباره هنر و فرهنگ ایرانی هنرمندان زیادی فعالیت می‌کنند ولی در مورد کشورهایی مانند افغانستان، سوریه، عراق و … که مدت ها درگیر جنگ بودند و دارای شرایط نسبتا ویژه‌ای هستند کمتر فعالیت در جهت معرفی فرهنگی و هنری‌شان صورت گرفته است و مطمئنا برای مخاطبان هم بسیار جذاب و جالب توجه است تا برای یک بار هم که شده از زاویه‌ای دیگر به این کشورها بنگرند.»

 

منبع: خبرآنلاین